کوثرکوثر، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 21 روز سن داره

کوثری عشق مامان و بابا

عید فطر

و چقدر سخت است که این عزیزترین عید را بدون آن عزیزترین غایب از نظر بگذرانیم… اللهم عجل لولیک الفرج این عید رو به همه نی نی وبلاگی ها مخصوصا دوستای کوثر جون و مامان بابام و خواهر جونم و خاله هام تبریک میگم. ما رو از دعای خیرتون محروم نکنید. ...
8 شهريور 1390

دل آرام

این پست رو تقدیم می کنم به دایی پسقلی که با متن زیباش دلگرممون کرد و از همه می خوام برایم دعا کنن. ممنون........ خدایا همواره تو را سپاس میگزارم که هرچه در راه تو و پیمان تو پیشتر میروم، بیشتر رنگ مبگیرم، آنها که باید مرا بنوازند میزنند، آنها که باید همگامم شوند سد راهم میشوند، آنها که باید امیدوارم کنند و تبرئه‌ام کنند، سرزنشم میکنند نومیدم میکنند......تا چشم انتظارم تنها به روی تو باز ماند، تنها از تو یاری طلبم، در حسابی که با تو دارم شریکی نباشد تاتکلیفم با تو رشن شود.تا تکلیفم با خودم معلوم گردد! ...
7 شهريور 1390

بازم غم

عزیزم سلام . حتما میپرسی باز چی شده............ خیلی دلم گرفته است و ناراحتم خسته ام احساس افسردگی میکنم هم روحم خسته شده هم جسمم خیلی کلافه هستم سردرگم نمی دونم چرا خدا از این همه مال و اموال به طور مساوی بین همه تقسیم نکرده آخه این چه عدالتیه که یکی هم خونه زندگیش رو داره هم زن و بچه اش هم آرامش و آسایش ولی یکی دیگه هیچ کدوم رو نداره ومعمولا فقط یکیش رو داره ............ این همه سال من و بابایی داریم با تمام توانمون کار می کنیم اما به هیچ جا نرسیدیم نمی دونم کجای کارمون اشکال داره همیشه یه بدبیاری گیرمون میاد فقط تو فقط تو بهترین حادثه و خوش شانسی زندگیم هستی و اگر نه این زندگی همیشه برامون بد داشته ....................خیلی خسته ام ....
6 شهريور 1390

دست های مامانی

دختر نازم مثل همیشه خواب هستی که من می تونم متن جدید برات بنویسم . خیلی پر انرژی و بازیگوش شدی دیگه کمر من جواب نمیده مدام تورو به چیزایی که دوست داری برسونم . مدام اینور و اونور رو نیاه میکنی و میخوای به طرفشون هجوم ببری و اگه نرسی بهشون جیغت در میاد من بیچاره هم که نوکر دست به خدمت شما هستم امیدوارم زودتر چهار دست و پا کنی که راحت بشم خودت هر چی می خوای بدست بیاریش هر چند اونجوری بازم دردسر خواص خودش رو داره................ عیبی نداره شما سالم باشی ما نوکرتیم.........   + خوب ماجرای دست خوردن مامانی چیه بله شما خیلی خیلی دست مامانی رو دوست داری از هر فرصتی استفاده می کنی تا دست منو بکنی تو دهنت امکان نداره دست منو تو ...
2 شهريور 1390

شب های قدر

  "و تو چه می دانی که شب قدر چیست؟ شب قدر از هزار ماه بهتر است." سوره ی قدر بر سر در بهشت خدا حک شده، بختش بلند هر كه گرفتار حيدر است ... تو این شب عزیز برای همه اون هایی که ازمون التماس دعا خواستن دعا میکنیم هرچند بنده کوچک و  بنده بی لیاقت خدا هستم پس از خدا می خوام همه دعا هامون رو مستجاب کنه همه دعاهای نی نی وبلاگی ها مخصوسا دوستامون مثل مامان ریحانه ،مامان نیایش،مامان نفس طلایی و مامان ایوالفضل و مامان سهند و خاله مصی و دایی پسقلی و... رو مستجاب کنه.....   ...
1 شهريور 1390

شب های قدر

پارسال تو این شب های عزیز تو تو دل مامان بودی ولی خیلی کم حست می کردم . پیش مامان جون لار بودیم و شب احیا با خاله جون و مامان جون رفتیم اینقدر اینا لیلی به لالای من گذاشتن که عصبی می شدم آخه بر عکس همه من دوست نداشتم که کسی بفهمه حامله شدم ولی اینا لج منو در می آوردن .ولی خیلی اون شب جالب گذشت خدا ما رو ببخشه خیلی خندیدیم اون شب آخه خیلی قضیه ها پیش اومد که باعث شد بخندیم آقا جون هم پارسال لار بود بعد از رمضون برگشت دبی خوبه که امسال برای همیشه رفتن به غربت رو ترک کرد.خدایا همیشه سالم و سر بلند کن بزرگ تر ها رو تو این شب ها خیلی دوست دارم برم احیا اگه مامان جون بود حتما باهاش می رفتیم آخه اون تو رو میگرفت و من خیالم راحت بود ولی مگه شما ...
30 مرداد 1390