دست های مامانی
دختر نازم مثل همیشه خواب هستی که من می تونم متن جدید برات بنویسم . خیلی پر انرژی و بازیگوش شدی دیگه کمر من جواب نمیده مدام تورو به چیزایی که دوست داری برسونم . مدام اینور و اونور رو نیاه میکنی و میخوای به طرفشون هجوم ببری و اگه نرسی بهشون جیغت در میاد
من بیچاره هم که نوکر دست به خدمت شما هستم امیدوارم زودتر چهار دست و پا کنی که راحت بشم خودت هر چی می خوای بدست بیاریش هر چند اونجوری بازم دردسر خواص خودش رو داره................ عیبی نداره شما سالم باشی ما نوکرتیم.........
+
خوب ماجرای دست خوردن مامانی چیه بله شما خیلی خیلی دست مامانی رو دوست داری از هر فرصتی استفاده می کنی تا دست منو بکنی تو دهنت امکان نداره دست منو تو دستت نگیری و به طرف دهنت نبری وای که من بدبخت مجبورم مدام دست هام رو بشورم که نکنه کثیف باشه و شما تو دهنت ببری .... حتی وفتی که دستم رو به لباست میگیرم دا دور کمت میگیرم دستم رو میگیری و به طرف دهنت میبری باز میام دست خودت رو به دهنت میدم بیخیال میشی و دنبال دست من میگردی زیر بغلت رو میگیرم باز دستم رو میگیری میاری بالا مه ببری تو دهنت خلاصه گیری کردیم با این دستمون ............. ای شکموی بلا