کوثرکوثر، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 5 روز سن داره

کوثری عشق مامان و بابا

بدون عنوان

سلام دختر نازم امروز اومدم خیلی حرف ها برات بزنم خیلی بزرگ شدی انگا همین دیروز بود که به دنیا اومدی این ٣ ماه خیلی زود برام گذشت حتی ٩ ماه انتظار برای اومدنت هم زود تمام شد الان که دارم این نوشته ها رو برات می نویسم داری سعی می کنی که خودت رو به شکم برگردونی ما شاالله زورت خیلی زیاد شده خیلی غلت میزنی و تقلا زیاد میکنی الان در عرض ٥ دقیقه کل تشک زیر پار رو چرخ زدی دور زدی تمام سعی و تلاشت رو میکنی که برگردی هی خسته می شی اما باز دوباره سعی می کنی از بس غلت زدی از رو تشکت رفتی رو تشک خوب ادامه بده تا منم باقی نوشته هام رو بنویسم تا این جا خیلی شیرین شدی ناز شدی بزنم به تخته خانوم کوچولومون داره جا می افته و هر روز زیباتر میشه ...
2 تير 1390

با نمک شدن دخملی

کوثر جون ما الان ٢ ماهش شده خیلی دوست داشتنی تر و پر شور تر شده الهی فداش بشم خیلی بامزه شده غریبه و آشنا رو تشخیص می ده خنده هاش که نگو الهی فداش بشم از ١ ماه و نیمگی شروع کرد به خندیدن توجهش به اطراف زیاده - یه قاب عکس رو دیوار خونه هست که خیلی دوستش داره هر وقت می بینتش شرو می کنه با زبون خودش حرف زدن با عکس که داخل عکس ماهی های فانتزیه حرف میزنه و میخنده باهاشون وقتی باهاش حرف میزنم می خنده  و به زبون خودش جواب میده با من یه جور حرف میزنه با باباش یه جور دیگه وقتایی که خوابش میبره خیلی ناز می کنه اگه نازش رو بکشی بیشتر خودش رو لوس می کنه ...
30 خرداد 1390

شعری به زبان نی نی

        تو رو خیلی دوست ماشتم  ****  اندازه یه شیشه شیر قلبتو دادی تو به من  ****  بیا با پستونک بگیر یادت میاد اون روزی که  ****  رفته بودیم به ددری تو قول دادی نی نی دونه  ****  برام شوتولات می خری یادت میاد کالسکتو  ****  نشسته بودیم توی اون یادت میاد گفتم به تو  ****  نی نی نرو پیشم بمون یادت میاد بوسیدمت  ****  یه لم دادم تو بگلت منو بوسیدی تو اتاق  ****  قربون بوس عسلت رفتی به جای دیگه ای  ****  ای نی نی بی تربیت قلبمو نشگون گلفتی  ****  دلم رو...
30 خرداد 1390