سلام به هلوی زندگی مامان بابا خوبی کوثر جونم - امروز که خیلی خوب بودی فدات بشم الان چند روز بود که سعی می کردی بچرخی و غلت بزنی امروز بالاخره موفق شدی من و بابایی کنارت بودیم دیدیم بیدار شدی خیلی آروم به اطرافت نگاه می کردی چون دیدیم ساکتی مشغول تماشای تلوزیون شدیم بعد از 3 دقیقه دوباره بهت نگاه کردم دیدیم داری سعی میکنی بچرخی کاریت نداشتم تا سعی کنی دوباره بعد از چند دقیقه دوباره نیگات کردم الهی یه دفعه جیغم در اومد و به بابایی گفتم ببینش بله با هم دیدیم کوثر جون بالاخره موفق شده غلت بزنه و بچرخه به روی شکمش تو همین وضعیت صورتت رو گذاشته بودی رو تشکت و کنار خودت رو داشتی نیگاه می کردی آروم و معصومانه به ش...