کوثر و حرف زدن تو خواب
سلام گلم
اول از همه باید بگم خیلی دلم واسه بابام مامانم و خواهرم و دو تا داداش هام تنگ شدهص حسابی یه عالمه دوستون دارم هر جا هستین سالم و خوش باشین
و اما قضیه خواب شما وحرف زدنتون شما کلا وقتی بیداری زیاد حرف میزنی اونقده به زبون خودت حرف میزنی تازه وقتی من مثل خودت حرف میزنم شما هم جوابم رو خیلی جدی میدی بیشتر از واژه هایی مثل ( اَدو _ اَژو - ژو - ژا- وو- دا - دو- دَ-بَدَ -بو ) استفاده میکنی و آواز هم زیاد میخونی خلاصه روزهایی که پر انرژی تر هستی و بیشتر شلوغ بازی میکنی شبش تو خواب حرف میزنی و مثل همیشه من و بابایی رو به تعجب وا میداری. فدات بشم همه کارهات به خودم رفته.........
عکس هایی هنری از کوثرجون
اینجا با بابا بزرگ باباجون رفته بودیم بیرون خاله بابایی هم با شوهرش بود پشت سرت بوته های زرشک هم هست که رسیده بود و خیلی هم خوشمزه است
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی