کوثر و 46 ماهگی
سلام دختر گلم
امروز روز آخر دیماه 93 هست شما الا خیلی بزرگ شدی و دیگه یه جاهایی نمیشه مثل بچه ها باهات رفتار کرد و خیلی عاطفی شدی و حساس بیشتر مواقع حس میکنم مثل یه نوجون هستی که زود ناراحت میشه و غرور داره
برای اولین بار فرستادمت کلاس زبان که خیلی برات عالی بوده و پیشرفت خوبی داشتی و البته برای روحیه ات و ارتباط اجتماعیت هم خوب بوده امسال زمستون بی برکتی داشتیم شما خیلی منتظر برف بودی اما تا لان برفی نباریده که به قول خودت بری برف بازی و شاد بشی
توجه ت به فیلم ها تغییر کرده و احساسات و رفتار ها رو زیر ذره بین قرا میدی با اینکه تنها هستیم سعی میکنم هیچ وقت از شادیهات کم نشه و تنهایی رو کمتر حس کنی منظورم تنها بودن از نظر اینکه ارتباط با بچه های همسن خودت هست البته اگر جایی به بچه های همسن و سالت برخورد کنی خیلی زود دوست میشی و ارتباط برقرر میکنی دختر خوش قلب و جسوری هستی با همه خوبی و همیشه هر جایی سعی میکنی دوست پیدا کنی از حق خودت دفاع میکنی از لوازمت نکهداری میکنی و تو بازی ها و بین بچه ها اگر هم از خودت بزرگتر باشن مدیریت میکنی و همیشه مثل مامانت رییسی صد درصد در آینده مدیریت خوبی خواهی داشت
خلاقیت عالیی داری و ذهن و فکرت همیشه در حال تخیلی و تفکر و اکتشافه امیدوارم اینده زیبایی در پیش رو داشته باشی
البته شیرین زبونی هات و حرف هیا قلمبه زدن هات و دستور دادن هات جدیدن زیاد شده و منو بابا از تعجب موندیم که باهات چهطور رفتار کنیم
خیلی وقت بود برات خاطره ننوشتم یه هو گفتم بگذار بنویسم که باز تنبلی میکنم
دختر نازم دوست دارم و بهترین ها رو برات آرزو میکنم