دست نزنی
سلام
گلم عزیزم نفسم اونقدر شیرین شدی که نمیشه به جای قند خوردت چون قند خون میگیریم
عزیزم حاظر جوابی هات و دستور دادن هات منو کشته . هر وقت داری کاری میکنی که نمیخوای چیزی رو ازت بگیرم با اخم بهم میگی مامان بروووووووو بعدشم منو هل میدی به سمت دیگه ای وقتی هم چیزی میخوای دست من و یا بابایی رو میگیری و میگی بیا زود باش پاشو بیا و ما رو میبری جایی که خودت میخوای بری وقتی بابا کتاب میخونه میخوای کتابش رو بگیری میای دست منو میگیری و میگی مامانی بگیر بگیر کتاب میخوام خودت از دستش بر نمیداری چون از بابایی حساب میبری و منو میخوای مقصر کل داستان کنی .
دیروز بهت میگم اسم مامانت چیه میگی مامان زیمبم مهدی رو خیلی خوب میگی
کلا خیلی خوب حرف میزنی و تقریبا بیشتر کلمه ها رو میگی و من فقط چند تایی رو که خوب به دهنم مونده رو میخوام برات بنویسم
خداحافظ = خدابس
در ببند= دم ببند
رفتم = افتم
عشقم = عشکم
نفسم = نمسم
دوست دارم = دوس دارم
عزیزمی= عسیسمی
دیونه ام کردی = دیبونه کدی
شلوار = شبار
روسری = سوسری
پسر خاله کجایییییییییییییییی؟ (اینم در طول روز به کار میبری)
کلاه قرمزی = قمزی
باب اسفنجی = بام بام بنجی
سوسیس = سوسیس
دیشب میخواستم لباست رو درست کنم باز ازم گرفتی و شروع کردی با پهن کردن و تا کردن لباس بابایی میگه این بچه عشق تا کردنه منم جواب دادم کلا عشق پارچه است ارث مادربزرگش رو برده در آینده خیاط خوبی میشه حتما ازش یه مدلینگ و طراح لباس میسازم