کوثرکوثر، تا این لحظه: 13 سال و 23 روز سن داره

کوثری عشق مامان و بابا

کوثر و مسافرت

1391/6/25 10:57
نویسنده : زینب فتوحی
564 بازدید
اشتراک گذاری

سلام ما هم بالاخره اومدیم پیش مامان بابایی خیلی خستی روحی داشتم و دلم میخواست پیششون میبودم ولی حیف بازم باید دوری و دلتنگی همسرم رو بکم نمیدونم این دوری ها تا کی ادامه داره هی وای من

خلاصه ما اومدیم به زادگاه کوثری و کوثری و مامانی دلتنگ بابایی هستیم هر از گاهی کوثری بابایی رو صدا میزنه یا سراغش رو میگیره معلومه دلش تنگه براش ....اینجا با خانوم ها خیلی خوبی ولی رابطه با آقایون خیلی داغونه با مامان جون از همه بهتری بعدش با خاله جونی و بعد با آقاجون آمنه و فاطمه رو هم دوست داری و میری پیششون ولی با آقایون دیگه خیلی مخالفی و گریه میکنی و نمیری طرفشون...اینجا دو تا نینی تازه اومدن یکی آقا صدرا و یکی آقا پوریا که اول هفته به دنیا اومده پوریا جون داداش آقا رضا ست خیلی نازه ...دیروز کوثر رو بردیم پیش توتوها و ببعی ها خیلی دوست داشتی اونقدر به هیجان اومده بودی که ما ها همش بهت می خندیدیم کلا ازت فیلم گرفتم خیلی لحظه های جالبی بود..........یه جوجه هم تو خونه است که خیلی دوستش داری و بیچاره شده از دستت گرفتار شده......بعدا  کلی عکس میگذارم برات ............

قابل توجه نازنین جون  تو مطالب گذشته و قبلی عکس خودم هست می تونید ببنید تو مطلب مسافرت به زاهدان تو صفحه های قبلی اگه ندیدی بگو برات بگذارم عزیزم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (15)