کوثرکوثر، تا این لحظه: 13 سال و 24 روز سن داره

کوثری عشق مامان و بابا

1 سال و 5 ماهگی کوثری

1391/6/16 9:44
نویسنده : زینب فتوحی
1,377 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دخمل گلم امروز 17 ماهه شدی عزیزم روزگار مثل باد میگذره میرسم از روزی که چشم به هم زدنی بزرگ شده باشی از بزرگ شدنت نمیترسم از این میترسم که خواه نا خواه وقتی بزرگ بشی مشغله هات اونقدر زیاد میشه که مثل امروز اینقدر کنار هم نیستیم و با هم الهی همیشه سلامتی تو رو ببینم چه کنارم باشی چه از من دور............

خیلی خیلی خیلی شیرین شدی اونقدر که حد نداره هر روز واژه ی جدیدی رو به زبون میاری شاید خیلی ها رو یادم میره بگم ولی مثل سریال تلوزیونی شدی که هر روز همونی ولی با برنامه ای جدید دیشب وقتی رفتیم خونه دویدی سمت عروسکت و بغلش کردی و از عمق وجودت بهش گفتی عزیییییییییییییزم وای که دلم غش رفت اونقدر با عشق به آغوش کشیدیش که نگو .یاعروسک رو میگذاری رو بالشت تکونش میدی یه چیزی هم میزاری روی صورتش که خوابش ببره از چیزی که دیدی واسه ارشیا انجام میدن آخه خودت این مدلی نمیخوابی کنار من میخوابی خوابت میبره . از دعوا کردن با ارشیا هم باید عکس بگیرم ببینی چقدر زور میگی...یا امروز من خواب بودم بهم میگی مامان مامان پاشو منم شوکه آخه تا حالا نمیگفتی پاشو چطور اینقدر کامل گفتی ...نمیدونم قبلا گفته بودم یا نه به پستونکت میگی پیسیا اونقدر بامزه میگی ....صبح ساعت 5 بیدار شده بودی هر کار میکردم نمیخوابیدی دیدم بلند شدی میخوای بری فضولی بهت میگم کجا میری بخواب میگی دردر منم خنده ام گرفته بود بهت میگم وروجک بخواب باز بهم میگی بودک ( یعنی همون وروجک) .....باز ظهر میخوام بخوابونمت آروم میزنی تو کمرم و میگی بخوا بخوا میخواستی منو بخوابونی ای دختر بلا......

راستی امروز 2 دندون جدید در آوردی 2 از دندون های نیشت بالا پایین هم بین 4 دندون وسط و آسیاب خالی بود که داره با دندون جدید پر میشه

خدا رو شکر تو این اوضاع بدمون خبر های خوشی میرسه داداشی ستایش امروز به دنیا اومده کم کم هم خبر های خوبی داره از طرف خاله جون میرسه داداشی رضا هم تو این هفته به دنیا میاد این خبر ها کمی روحیه منو عوض میکنه الهی شکر ....

اینم عکس هایی از حمام رفتن دخملم

خودت تنهایی حمام بودی منم گاهی می اومدم بهت سر میزدم که اتفاقی نبوفته

سیب هم میخوردی و کلی حالی به هولی بودی

اینم خنده های زیرکانه همراه با گاز زدن سیب


 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (11)

طاهره مامان امیرعلی
6 شهریور 91 17:19
سلام.وبلاگتون مثل همیشه زیبا و قشنگه،تبریک میگم بهتون.امیرعلیه من تو جشنواره ی آتلیه سها شرکت کرده و به رای شما شدیدا احتیج داره.اگه به وبلاگش سر بزنین یه پست گذاشتم که آدرس جشنواره است اگر روش کلیک کنین مستقیم به سایت جشنواره میره.اسم پسملیه من امیرعلی مرادیان هست.بهش رای بدین و مارو خوشحال کنین.امیدوارم بتونم لطفتونو جبران کنم.
طاهره مامان امیرعلی
6 شهریور 91 17:37
هرروز هم میتونین بهش رای بدین.بازم ممنونم.


باشه خیلی جالبه تا کی
خاله مصی
6 شهریور 91 18:51
عزیزدلم همچنان منتظر دیدارت هستم امیدوارم مثل دفعه قبل که اومدی وباهام غریبی نمی کردی اینبار هم همین طور باشه
مامان امیر مهدی
6 شهریور 91 22:25
17 ماهگیت مبارک عزیز خاله 120 ساله شی
مهدی کوچولو
7 شهریور 91 13:33
آخ اگه این وروجکا نبودن من یکی که حتماً الان تیمارستان بودم.مامان بزرگم میگه مشکلات کوه کوه میان مو مو میرن.نگران نباش و بهترین روزهای عمرت رو با غصه سر نکن این نیز بگذرد.وروجک رو ببوس
مامان ریحان عسلی
8 شهریور 91 11:06
سلام 17 ماهه شدنت مبارک وروجک خونه ی زینب جون مرواریداتم مبارک قدم نو رسیده هاتون هم مبارک
خاله مصی
9 شهریور 91 16:38
عزیزم یه قالب قشنگ برای نی نی نازم پیداکن


مامان آناهیتا
9 شهریور 91 18:00
الهی پس حتما روزهای سختی رو گپشت سر گذاشتی عزیزم با این دندون های تازت با مطالبی در مورد بازیهای گروه سنی 2 سال به بالا منتظرتونیم امیدوارم برای شما مفید باشه
سمیه(مامان مسیح )
10 شهریور 91 22:22
سلام خاله جون..خوبی ؟ خوشی ؟ خاله جون بیا پیشمون...پیش پسرم مسیح...آخه تولدشه...ما تو مهمونیمون هیچی نی نی ناز مثل شما نداشتیم...حتی یه نفر ......حالا من اومدم دوستای اینترنتی پسملم رو دعوت کنم...تا لااقل اگه تو مهمونیمون حضور نداشتن ..یادگاریهاشون پای تولدش ثبت بشه... منتظرتیم
پرنیا جون و مامانش
18 شهریور 91 11:53
اخ قربون اون شیطنت هات عزیزم .خانم شدی واسه خودت که تنها حموم میریمبارکت باشه ماهگردت عزیزم
دايي پسقلي
20 شهریور 91 12:57
هي واي من ..... چه كيفي ميده آب بازي اونم تنها ... عجب .....