کوثرکوثر، تا این لحظه: 13 سال و 28 روز سن داره

کوثری عشق مامان و بابا

عکس و کمی ماجرا

1391/3/31 8:17
نویسنده : زینب فتوحی
1,173 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیز دلم این روزا طبق معمول اوضاع روحی خوب نیست ولی عیبی نداره وقتی با تو هستم به تمام دنیا می ارزه تو همیشه شادم میکنی مخصوصا این روزا که خیلی بلا شدی

 

ببین این تویی اینقده چاپلوس شدی که نگو کلی آقاجون رو میبوسیدی وقتی میبرت بیرون

اینجا هم که جا خوش کردی رو چمدون که میخواست ببره بیرون

اینجا هم روسری مامان جون رو بستیم به سرت نقلی شدی

اینجا هم تو پارک دایی جون شما رو برد سوار تاب کنه وقتی برگشت این تل رو برات خریده بود که چراغش روشن میشد و شما کلی باهاش پز دادی دستش درد نکنه شما بهترین خاله و دایی های دنیا رو داری

 

ابنجا به نظرتون داره گریه میکنه یا میخنده ؟ هیچکدوم داره ادای گریه کردن درمیاده

اینجا یک روز بعد از رفتم مامان جون اینا بود خیلی بیحوصله بودی آوردمت تو حیاط بازی کنی مشغول باشی

اینم برای خوش ماجرایی داره این ببعی مثل تو کارتونش پستونک داره کوثر هم که به خیل اینکه پستونک خودشه همونطور که تو گردن ببعی بود پستونک رو گذاشت تو دهنش و بعد...

وبعد که میخواست بره دید نمیشه پستونک به ببعی وصله و شروع کرد به تلاش برای جدا کردن و دید نمیشه عصبی شد و گریه کرد

بعد من پستونک خودش رو بهش دادم که بیخیال بشه اونم راضی شد ولی هنوز چشمش به پستونک ببعی هست

 اینم تقدیم به دوستهامون که دیگه نمیان پیشمون

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

پرنیا جون و مامانش
31 خرداد 91 8:35
یه عالمه بوس واسه کوثر قشنگم قربون اون حرف زدنت و راه رفتنات نفس طلا کلی خانوم شدی خدا رو شکر که شما بچه ها هستین دل غمگین ما مادرا رو اروم و شاد کنید عزیزم


واقعا گل گفتی
پرنیا جون و مامانش
31 خرداد 91 11:13
زینب گلم دوست خوبم ممنون که به من و پرنیا جون لطف میکنی و قدم رنجه به ما سر میزنی خیلی دوست داشتم دوستای گلی چون شما پیشمون بودین و توی جشن دخترم سرافرازمون میکردین تشریف می اوردین ولی حیف که دورین بازم ممنونم عزیزم


عزیزم اونقدر خوبی که هیچ کاری و خوبی ارزش خوبی هات رو نمیرسونه
مامان ریحان عسلی
31 خرداد 91 12:06
سلام
راستی چشماتون روشن با تاخیر خدا می دونه که خیلی به فکرتم اما وقت نیمکنم که بیآم وبت دیروز _ پریروزم اومدم یهو برقا رفت و من دیگه بعدش یادم رفت بیآم شرمنده دیگه
تیکتون هم دیدیم
عکس العملش با نی نی بع بعی هم با حال بود
تل موتم مبارک دست دایی جونت درد نکنه


مرسی عزیزم تیکه منظورم به شما نبود آخه شما اگه دیر هم بیای ولی میای
مامان ریحان عسلی
31 خرداد 91 12:10
عکسای مسافرتم که نظرشو غیر فعال کردی اینجا کامنت میذارم یکی از یکی زیباتر همیشه به سفر و خوش گذرونی در کل کوثری خیلی به حیونات علاقه داره میگم بدو بیا خصوصی
مصی
1 تیر 91 11:07
عزیزتراز جانم خیلی دلم برات تنگیده کاش پیشت بودم ویه گاز خوشمزه ازت میگرفتم
مامان طاها
2 تیر 91 11:47
همیشه به تفریح.
مامان طاها
2 تیر 91 11:48
ای شیطون. تا میتونی شیطونی کن و آتیش بسوزون.
مامان طاها
2 تیر 91 11:49
خاله قربون اون شیرین زبونیت.
مامان طاها
2 تیر 91 11:50
راستی تلت خیلی قشنگه. دسته دایی جونت درد نکنه.