کوثرکوثر، تا این لحظه: 13 سال و 21 روز سن داره

کوثری عشق مامان و بابا

کوثر و قدرت و جذبه

1391/3/5 10:14
نویسنده : زینب فتوحی
501 بازدید
اشتراک گذاری

بله کوثر کوچولوی ما خیلی با جذبه جیغ میزنه و صحبت میکنه و هر چیزی رو بخواد به دست میاره....

کوثر در مقابل ارشیا اصلا کم نمیاره طوری شده که ارشیا بیچاره ازش میترسه و حساب میبره وقتی چیزی میخواد زود میره ازش میگیره هرچی دست ارشیا میبینه زود میره ازش میگیره ارشیا هم بیچاره با اینکه نمیخواد بهش بده ولی هیچ مقاومتی از خودش نشون نمیده و زود هر چی دستش باشه ول میکنه یه دفعه دو تا بیسکوییت گرفته بودم یکی به تو دادم یکی به ارشیا تو هی میخواستی یکی اونم بگیری من نگذاشتم ولی تو منم پیچوندی و بیسکوییت اونم گرفتی ارشیا هم اینقده ناراحت شده بود که تا چند لحظه نگاهت میکرد یکدفعه لب چید و زد زیرگریه بیچاره نازییییی دلم خیلی براش سوخت خیلی بلایی دختر یه دفعه دیگه هم سرش جیغ زدی و بیچاره از ترس زد زیر گریه خیلی گریه کرد خلاصه که خیلی قلدری هر چی شیش ماه اول بهت میگفتن چقدر ساکت و مظلومه حالا داری جبران میکنی عسلک من با این اوصاف خیالم راحته که در آینده خیلی خودساخته میشی الهی فدات بشم

اینم چند تا عکس جدید هویجوری

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (10)

دایی پسقلی
5 خرداد 91 12:02
هی وای من .... از دست این شیطونک کوچولو ..... راستی یه چیزی .. خانوم فتوحی .. شما هم تو سن و سال کوثر همین جوری بودین ..؟ یعنی قلدر بازی در میاوردین ...؟
..... ( احتمالا همین جوری بودین .. آخه این مهدی طفلک که قیافش به قلدرا نمیخوره ... حتما شما بودین که الان این فسقلی جون داره اینجوری میکنه ... نه ..؟


نه این به خاله اش رفته من هم تو کوچیکی هام ساکت بودم تازه مهدی هم تو کوچیکیش خیلی بلا بوده همه از دستش بیچاره بودن
دایی پسقلی
5 خرداد 91 12:03
راستی .......................... این اولین نظرم تو سایت کوثر جون هست که از توی لپ تاپ خودم و از توی خونه جدیدم دارم مینویسم .. ایشالله که همیشه بتونم بیام و نظری داده باشم ....


انشاالله خونه جدیدتون با خانومتون
دایی پسقلی
5 خرداد 91 16:21
: بسی جای تامل داشت این حرفتون ...؟ خونه جدید ... خانوم ...... من ......؟ جالب انگیزناک هست ...؟ -------------------------------------------------------------------------
ⓜⓞⓑⓘⓝⓐ
5 خرداد 91 22:44
سلام خوبید
بالاخره سرم خلوت شد اومدم پیشتون
کوثر لاتی شده واسه خودش زورش به
پسرا رسیده


آره دختر خوبه اینجوری باشه
ⓜⓞⓑⓘⓝⓐ
5 خرداد 91 22:44
دوستتون دارم خیلی زیاد
کوثر رو ببوس


مرسی عزیزم اومدم امروز پیشت ولی خبری نبود
مامان امیر مهدی
6 خرداد 91 2:52
سلام دوست عزیز وبلاگ امیر مهدی به روز شده خوشحال میشیم پیشمون بیاین وبا نظرات قشنگتون خوشحالمون کنید
پرنیا جون و مامانش
6 خرداد 91 8:34
ماشالله به این دخمل نازمون زینب جون خیلی فعالب افرین ما که حوصله نداریم هی عکسای کوثر جونو بزار ما هم که دلمون تنتگ میایم میبینیم و لذت ببریم قربونت برم کوثر جون
ⓜⓞⓑⓘⓝⓐ
6 خرداد 91 10:04
امروز آپ میکنم به مناسبت سومین ماهگردمون!
مامان ریحان عسلی
6 خرداد 91 12:46
سلام ای جونم ، بیچاره ریحانه ی من همیشه از دست پسر عمومش مورد نوازش نا خواسته قرار میگیره
مامان امیر مهدی
6 خرداد 91 14:07
ممنون که بهمون سر زدین