کوثرکوثر، تا این لحظه: 13 سال و 1 روز سن داره

کوثری عشق مامان و بابا

کوثر و جوجه

1391/2/4 15:29
نویسنده : زینب فتوحی
817 بازدید
اشتراک گذاری

آقا جون تو مزرعه شتر مرغ خروس و مرغ هم نگه میداره چند تا از مرغ ها هم روی تخم ها نشسته بودن و منتظر جوجه ها شون بودن خلاصه بعد از چند روز که اونجا بودیم یه سری از جوجه ها از تخم اومدن بیرون برای اولین بار که با جوجه ها رو برو شدی خیلی خوشت اومد و همش از شوق جیغ میزدی یه روز که رفتیم اونجا خیلی با جوجه ها بازی میکردی جوجه بیچاره مامانش مرده بود و ما اونو آوردیم خونه اونقدر با شما ردیف شده بود که هر جا میرفتی دنبالت راه می افتاد دیگه خیلی ازش خسته شده بودی بعضی وقت ها که میددم می آد رو دست ها و پات میشینه و تو هم که کلافه میشدی با پشت دست میزدی بهش بیچاره رو پرت میکردی اونور یا لنگش رو میگرفتی و پرتابش میکردی خلاصه ما هم اونو برگردوندیم همون جا که بود..........اینم جریان شما و جوجه

راستی الان که شما 1 سال و 1 ماهت هست تو خانواده 6 نفر منتظر نی نی هاشون هستن

یکی مامان رضا کوچولو ...صدیقه زن عمو حسین....و مامان ستایش.....اینا از خانواده مامانی از خانواده بابایی هم عمه شماست که اونم با وجود یه نی نی 10 ماهه ناخواسته حامله شده بعدش زینب خانوم زن دایی بابایی و بطول خانوم از اقوام های دور بابایی

 

اینم عکس های کوثر و جوجو

اینجا تازه دیدی جوجو رو داری ذوق می کنی

اینجا این لنگ بیچاره رو گرفتی داری می کشی

bubblegum

اینجا  نازش میکنی

اینجا هم بیچاره رو گرفتی مورمورت شده

اینجا هم داری بیچار رو خفه می کنی

ول نمی کنی جوجو رو

bubblegum

bubblegum
پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (19)

دایی پسقلی
4 اردیبهشت 91 17:35
الهی ............. قربونش برم من با این جوجوی نازش....
باران پاییزی
4 اردیبهشت 91 21:50
سلام. نوشهر تو استان مازندارن. تا حالا شمال اومدین؟ راستی عکسای جدیدی رو که گذاشتین نشد ببینم. باز نمیشن


آره اومدم ولی نهار خوران و خود گرگان رو بیشتر دیدم باقی جاها گذری رد شدیم
پرنیا جون و مامانش
5 اردیبهشت 91 7:44
ای شیطون بلا تو باید همه جا شیطنت کنی چه کار داری به این جوجه بیچاره مظلوم گیر اوردی خاله جون
پرنیا جون و مامانش
5 اردیبهشت 91 7:44
ای شیون بلا اگه ببینمت میخورمت با این شیرین کاریهات
پرنیا جون و مامانش
5 اردیبهشت 91 7:45
قربون اون خنده هات با این دندونای قشنگت طلا خانوم


مثل یه موش میمونه
پرنیا جون و مامانش
5 اردیبهشت 91 7:45
زینب جون خوب اماده و دوربین به دستی که ما رو سورپرایز کنی عزیز


نه بابا خیلی صحنه ها رو از دست دادم
یه نفره دیگه ....
5 اردیبهشت 91 12:59
آرزویی کن ...گوشهای خداپر از آرزوست و دستهایش پر از معجزه ، آرزویی کن ... شاید کوچکترین معجزه اش بزرگترین آرزوی تو باشد...


جالب ولی تکراری بود آقا بهروز




....
5 اردیبهشت 91 13:08
غضنفر در و پنجره می ساخت رفته بود خواستگاری، پدر عروس پرسید : آقا داماد چه کاره اند؟ غضنفر خواست کلاس بذاره گفت : من ویندوز نصب می کنم!!!


تکراری بود آقا بهروز




ⓜⓞⓑⓘⓝⓐ
5 اردیبهشت 91 14:18
سلام خوبید :-*
ⓜⓞⓑⓘⓝⓐ
5 اردیبهشت 91 14:19
اوخی گوش دخملتونم سوراخ کردید؟
ⓜⓞⓑⓘⓝⓐ
5 اردیبهشت 91 14:19
جوجه رسمیه نه؟؟
بیچاره جوجه هه نمرد زیر دست کوثر؟؟


آره عزیزم رسمیه
دایی پسقلی
5 اردیبهشت 91 15:09
شک
--------------
هیزم شکن صبح از خواب بیدار شد و دید تبرش ناپدید شده. شک کرد که همسایه اش آن را دزدیده باشد برای همین تمام روز او را زیر نظر گرفت.
متوجه شد همسایه اش در دزدی مهارت دارد مثل یک دزد راه می رود مثل دزدی که می خواهد چیزی را پنهان کند پچ پچ میکند. آن قدر از شکش مطمئن شد که تصمیم گرفت به خانه برگردد لباسش را عوض کند و نزد قاضی برود.
اما همین که وارد خانه شد تبرش را پیدا کرد. زنش آن را جابه جا کرده بود. مرد از خانه بیرون رفت و دوباره همسایه را زیر نظر گرفت: و دریافت که او مثل یک آدم شریف راه می رود حرف می زند و رفتار می کند.



تکراریییییییییییییییییی
....
5 اردیبهشت 91 15:27
امشب ز غم تو آسمان بي ماه است چشم و دل ما قرين اشك و آه است رفتي به جواني از جهان يا زهرا گل بودي و عمر هر گلي كوتاه است يا فاطمه الزهرا
....
5 اردیبهشت 91 15:35
دعای خانمها:

خدایا به من عشق بده تا همسرم را دوست بدارم،صبر بده تا تحملش کنم،اما قدرت نده که میزنم لهش میکنم


تکراری
مامان ریحان عسلی
5 اردیبهشت 91 16:33
آخی تو رو خدا نیگاه چطور پاشو میگیره وروجک چقدر بلایی
راستی تلگراف رو دیدی؟




آره دیدم ممنونم بهش پیغام دادم ولی جواب نداد


خاله مصی
5 اردیبهشت 91 17:08
عروسکم خنده هات منو سرحال میاره راستی جوجوت خیلی بزرگ شده
مامان طاها
13 اردیبهشت 91 16:56
ای جان این دختر شجاع رو ببینید چه طور این جوجه بیچاره رو گرفته.


واقعا هم شجاعه
مامان آرمان
15 اردیبهشت 91 23:19
خودت جوجه ای دخملی از جوجه ات خیلی خوشگلتر....
عکسات خیلی بامزه است بخصوص اولیه و اونیکه جوجه را ناز میکنه و اونیکه داره خفش میکنه


مرسی چشمات خوشگل میبینه عزیزم