کوثرکوثر، تا این لحظه: 13 سال و 23 روز سن داره

کوثری عشق مامان و بابا

کوثر و اشتباه بابایی

1390/11/2 11:12
نویسنده : زینب فتوحی
568 بازدید
اشتراک گذاری

این دفعه یه قضیه جالب و بامزه و خنده دار البته واسه من و بابایی خنده داره واسه شما گریه داره....

چند شب پیش دیر وقت بود داشتیم برمیگشتیم خونه شما هم خمار خواب بودی بابایی تو ماشین ترانه های عارف رو گذاشته بود چند روز بود که همش اون بود هر وقت سوار ماشین میشدم من دوست ندارم ولی گاهی تحمل میکنم خلاصه من کلافه شدم به بابایی گفتم اه همش عارف بذار یکی دیگه بخونه اومدم عوض کنم دیدم بابایی دستش رو آورد که بزنه تو دستم که دست نزنم منم زرنگ دستم رو کشیدم ولی دیدم صدا داد .......بله تو دست شما خورد دستش اون زد پشت دست تو و تو هم که بعد از ٨ثانیه گریه ات در اومد آخه تو حال خودت بودی حالا منو میگی مرده بودم از خنده بابایی که خودش نفهمیده بود زده تو دست تو بهش میگم فهمیدی چی شد چی کار کردی میگه چی شد این چرا گریه کرد گفتم دیوونه زدی تو دست کوثر حالا ما رو میگی هم دلمون برای تو گل نازم میسوخت هم داشتیم بلند بلند میخندیدم خوشبختانه زیاد دردت نیومد بیشتر ترسیدی یکدفعه چی شد  و گریه زیاد نکردی ولی من و بابایی تا خونه همینطور میخندیدیم به بابا میگم تا تو باشی نخوای منو بزنی ببین چوبش رو باید این بچه بیچاره بخوره اونم که خودش خیلی دلنازکه  یه عالمه بوست کرد و نازت رو کشید ولی الان هر دفعه یادمون میاد دوباره میخندیم ببخشید گلم این دفعه تقصیر بابایی بود..........

 


پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (21)

مامان ریحانا
3 بهمن 90 0:05
سلام
چه خدای عاشقی که گناه می خرد و بهشت می فروشد و ناز بنده را می کشد .
خداوندا در این آخر ماه صفر به حق خون حسین ابن علی به دردهای دل زینب به غریب امام هشتم و به حرمت آقا رسول الله گیرنده این پیام و عزیزانش را در زمره یبهترین بندگانت و مایه مباهات فرشتگانت قرار ده و حاجات خیرش را بر آورده ساز آمین


الهی آمین
مامان آرمان
3 بهمن 90 1:04
سلام جالب بود.
البته از نظر ما نه از نظر کوثر خانم
از زبون کوثر جون:بابا شما با هم مشکل دارید چرا پای من را وسط میکشید...بگذارید من تو احوالات خودم باشم دیگه


این بابا چه کارا که به سر این دخی نمیاره
دایی پسقلی
3 بهمن 90 7:20
هی .... وای من .... از دست این مهدی حواس پرت .... حالا دیگه میزنی تو دسته کوثر جونی ها .... ؟؟؟ مگه دستم بهت نرسه .... طفلی بچه که اون وقت گیج خواب بوده و چه شوکی بهش وارد شده ....

آره دیگه اینم از دست دوست دیوونه شما
dokhi
3 بهمن 90 12:30
سلام خوبید
dokhi
3 بهمن 90 12:31
وایی بیچاره کوثر
dokhi
3 بهمن 90 12:31
البته عیب نداره بزرگ میشه یادش میره
dokhi
3 بهمن 90 12:32
کوثر اینجا چه ناز افتاده


چشات ناز میبینه عزیزم
dokhi
3 بهمن 90 12:33
rasti linkamo doros kon
miss lovely


باشه عزیزم
مامان ریحانا
5 بهمن 90 2:38
مشکی از تن بدرآرید ربیع امده است خم ابرو بگشایید ربیع امده است مژده ای ختم رسل داد که اید به بهشت هرکه بر من خبر ارد که ربیع اماده است ماه ربیع الاول مبارک
مامان ریحانا
5 بهمن 90 2:39
سلام اتفاقا من آهنگ آهای آهای ستاره ها فانوس راه من بشید عارف رو خیلی دوست دارم
مامان پرنیا جون
5 بهمن 90 8:49
کوثر قشنگم قربون این شیرین کاریهات شدی فرشته زمینی مامان زینب خوب داری با شیرین کاریهات قند تو دلش اب میکنی انشالله در سایه پر مهر با برکت پدر و مادر هزار ساله شی عزیز دلم این بوسه ها از طرف من و پرنیا جون واسه کوثر طلای قشنگم
خاله مصی
5 بهمن 90 14:09
اشک چشام جمع شده یواش یواش سنگ شده خبر داری چه اندازه دلم برات تنگ شده
dokhi
5 بهمن 90 16:00
سلام ادامه مطلبو گذاشتم باز با همون رمزی که دادم بدو تا حذف نشده
مامان باران
6 بهمن 90 12:22
وای خدای من مامان خانوم مشکلتونو با حرف زدن حل کنید نه با کتک کاریییییی کوثر چی کار کنه از دست شماراستی ممنون که نگرانمون بودید ما همه خوبیم .در ضمن انار از بچه های نی نی وبلاگ بوده؟


نه عزیزم انار یه وبلاگ داشت ولی از نی نی وبلاگ نبود
دایی پسقلی
8 بهمن 90 0:14
سلام.....
10 ماهگی کوثرجون مبارکتون باشه خانوم فتوحی ..
تبریک عرض میکنم.
بعده این همه وقت که این لپ لپ جدیده رو گرفتم تازه این اولین نظری هست که باهاش تو سایته کوثرجون ثبت میکنم.
ایشالله همیشه همه تون سالم و سلامت باشین.


لپ لپ تون مبارک
دایی پسقلی
9 بهمن 90 14:56
سلامت باشین. البته همچین تحفه ای هم نیست. ولی خدا بهش رحم کنه و صبر ایوب بده ... آخه دسته بدجور آدم ناجوری ( مثه من ) افتاده ...
مامان ریحانا
9 بهمن 90 17:46
سلام کجایی خبری ازتون نیست؟


میام بازم طبق معمول سرم شلوغه البته مهمون هم داشتم
پرنیا جون و مامانش
12 بهمن 90 8:49
کوثر جون کجاین چرا مامان جونت آپ نمیشه ما منتظر عکسای قشنگ و خاطراتت هستیم عزیزم
باران
13 بهمن 90 2:41
سلام. انشاا... خدا دختر کوچولوتونو براتون حفظ کنه؛ ببخشید اهل کدوم شهرین؟


عزیزم من لارستانی هستم از استان فارس
باران
13 بهمن 90 16:34
انشاا... هر کجا که هستین کنار خونوادتون سلامت و شاد و خوشبخت باشید

عزیزم ممنونم اومدی پیشمون
معصومه مامان سهند
15 بهمن 90 13:38
آخه یعنی چیییییییییییی مظلوم گیر اووردید نبینم دیگه از این کارها بکنیدهاااااااااااا
کوثر خوشگل خاله خودم حسابشون رو میرسمممممممم


آره دیگه