کوثر و قطره فلج اطفال و ...و کوثر و عروسکش
سلام دخملم دیروز از طرف بهداشت میمودن در خونه ها و قطره فلج اطفال رو به نی نی ها میدادن به شما هم دادن و بیشتر از اینکه برات عجیب باشه که چی بهت میدن زل زده بودی به آقاهه خلاصه قطره رو بهت دادن و شما هم هیچی نگفتی .........خوب اتفاق داهی دیگه سه شب پیش داشتم بهت پرتقال میدادم با اینکه تکه ها خیلی کوچیک بود نمی دونم حواسم به کجا رفت که یه تیکه کمی بزرکتر بهت دادم و تو گلوت گیر کرد خیلی ترسیده بودم دستم رو تو کلوت کردم و در آوردم خیلی اذیت شدی الهی قربونت برم من خلاصه به خیر گذشت بابات و بابا بزرگ پدریت هم نشسته بودن فقط غر غر میکردن خیلی عصبی شده بودم خوب خود آدم میدونه که کارش اشتباه بوده اینا هم مدام هی میگن آدم عصبی میشه من روزانه دارم با هات سرو کله میزنم اونوقت اینا خودشون رو حرفه ای میدونن تو بچه داری اونوقت یه دقیقه پیش بابایی ولت میکنم از یه جایی صدای گریه ات در میاد که یه چیزیت شده خلاصه این از این...........ایستادن ها خیلی زیاد شده و خیلی بیشتر بدون کمک میایستی ........کلمه های عجیب غریب زیاد میگی خیلی هم بامزه خیلی هم شیطنت ها بازی کردن هات زیاد شده هرچی به آخر شب نزدیک میشینم نمیدونم چرا انرژیشما هم بیشتر میشه و کار های عجیبی انجام میدی خیلی هم زورت زیاد شده جیغ زدن هات هم تغییر کرده و آخرش هم میگی کخ پخ که نمیدونم یعنی چی ...........دو تا عروسک برات در آوردم که اسباب بازی هات همه تکراری نباشن برات خیلی دوستشون داری بهت میگم کوثر نی نی کو زودی دنبالش میگردی و برش میداری وقتی هم صداش در میاد خیلی زوق میکنی و اون رو تو بغلت فشارش میدی خرسی رو هم خیلی دوست داری و تا میبینیش میپری روش بیچاره لهش کردی
وقت هایی که از دیدن یکی خیلی خوشحال میشی دستت رو براش بلند میکنی خیلی بامزه میشی الانم نشستی کنارم و م م و ب به به و م ماما و مثل اینا رو تکرار میکنی
ببین چقدر هم ناز کنار خودت خوابوندیش الهی قربونت برم
اینجا خیلی ناز میخندی با اینکه تار شده عکس حیفم اومد نگذارمش
خیلی دوست دارم عزیزم همه دنیای منی قشنگترینم