کوثر و بازیگوشیها
سلام دخترم عزیزکم خیلی بزرگ شدی این روزها دیگه به سادگی حرفت نمی شم خیلی بازیگوش شدی با اینکه ریزه میزه هستی ولی بازم من حریفت نمیشم مدام میخوای همه جا بری به همه چی ور بری جدیدا ادای خنده های ما رو در میاری و میخوای مقل ما بلند بلند بخندی اینقده بامزه میشی هر کاری میکنم خوب بهم نگاه میکنی تا بتونی خودت هم انجام بدی باز کلمه آب رو هم یاد گرفتی و لیوان یا شیشه شیر رو که نشونت میدم خودت هم میگی آب دیشب همه یه کلمه جدید میگفتی اما نمیدونم منظورت به چی بود و برای چی داشتی میگفتی....خلاصه که خیلی بلا شدی وقتی کتاب هات رو دستت میدم به تقلید از من که برات کتاب میخونم اون ها رو ورق میزنی و بلند بلند واسه خودت میخونی جالب اینجاست که کتاب رو که ازت میگیرم ساکت میشی و دوباره که به دستت میدم دوباره شروع میکنی و به قول بابا قسمت های هیجان انگیز کتاب رو هم بلند بلند میخونی و بعضی وقت ها اینقده بلند بلند میخونی که ما دیوونه میشیم ولی کاری از دستمون بر نمیاد مجبوریم صبر کنیم مطالعه شما تموم بشه و بری دنبال یه بازیگوشی جدید .......وقتی باهات بازی میکنم و می خوام بوست کنم تو هم دهنت رو باز میکنی و منو میخوای بخوری یکدفعه هم گونه منو با تک دندونت کزیاد هم در نیومده گرفتی و جیغم در اومد ای بلا......راستش این چند روزه هی مخواستم بیام برات بنویسم ولی اصلا حسش نبود و همش تو فکر انار دختری که با آب جوش سوخت بودم خلاصه همش دعا و مدام هم پی گیر حالش بودم که خوب بشه...طبق آخرین آماری که از وبلاگ نفس جون گرفتم تا دیروز وضعیتش رو به بهبودیه و کم کم بهتر شده ولی هم چنان به دعا نیاز داره تو رو خدا براش دعا کنین.......خوب همه چیز هم در امن و امانه راستی رفتیم بهداشت و قد و وزنت رو گرفتیم عزیزم با اینکه وضعیت بدی نداشتی ولی وزنت همچنان تعریفی نداره نمی دونم دیگه چی بهت بدم که کمی تپلی بشی همش دارم غصه میخودم آخه غذا هات رو که خوب میخوری اما نمیدونم چرا روی وزنت اثر نمیگذاره اگه کسی راهنمایی و پیشنهادی داره برام بنویسه...فعلا تا این جا یادم میاد که چی کارا کردی و چی گذشته .....
این عکس خوشگل هم مهدی آقا دوست جدید وبلاگیمون برای شما درست کرده ممنونم آقا مهدی خیلی زیباست
اینم چند تا عکس جدید از شما
ببین کجا ها که نمیری آخرش هم گیر میوفتی و ببین که چقدر هم همه چیز رو میریزی به هم