کوثرکوثر، تا این لحظه: 13 سال و 2 روز سن داره

کوثری عشق مامان و بابا

تولد 9 ماهگی کوثر

1390/10/7 0:03
نویسنده : زینب فتوحی
665 بازدید
اشتراک گذاری

خوب دخترم الان رسیدی به مدت زمانی که تو شکمم بودی 9 ماه دو دلم مامانی و الان هم نه ماه روی کره خاکی ...........میبینی همه چیز چقدر زود میگذره میبینی گلم عمرها مثل باد میگذره ازش استفاده کن....

امروز انگار میفهمیدی که 9 ماهه شدی بد جور شیطنتت گل کرده بود و شلوغ بازی میکردی رفتم تو اتاق که هم کمی دو رو ور رو مرتب کنم هم سر و صدای شما بگذاره بابایی بخوابه ولی دست به هر چی میزدم زود می اومدی و از دستم میگرفتی و جیغ میزدی و میخندیدی منم با تعجب زهت نگاه میکردم ای وروجک ....هر وقت بابایی برات بشکن میزنه تو هر وضعیتی باشی خودت رو شروع میکنی به تکون دادن و میرقصی باهاش......جدیدا یادگرفتی وقتی بهت میگم بده هر چی تو دستت هست میدی بهم البته اگه اون چیز رو دوست داشته باشی یا شک و تردید ولش میکنی...........غذا خوردنت که همچنان با شیطنت هست من دیگه کلا از غذای خودمون بهت میدم هرچند جدا هم برات درست میکنم اما از عذای خودمون هم بهت میدم .........امروز دستم رو کشیدم روی لثه هات و دندون هات رو زیر لثه ها احساس میکردم مخصوصا لثه پایینت ولی معلوم نیست کی بیاد بیرون .....

حالا چند تا عکس از بازی کردن های شما

 

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

دایی پسقلی
7 دی 90 7:20
به به چه عکسای ناز و قشنگی ...... دست مامان خانوم درد نکنه بابت این عکسا ....
راستی خانوم فتوحی از ثنا کوچولوی خواهرتون چه خبر دارین؟؟؟؟؟
کی این عکساشو میزاره خواهرتون ؟؟؟


سلام راستش اینا ما رو هم دق دادن هنوز تمام کارهاشون ردیف نشده که برن بچه رو بگیرن احتمالا آخر های سال بهشون میدن
مامان پرنیا خانوم
7 دی 90 8:07
نفس خاله قربون این شیطنتان که این قدر شیرینی.انشالله مرواریدای خوشکلت هم زود از درون صدف بیرون بیاد


مرسی خاله جون خیلی مهربونی
مامان ریحانا
7 دی 90 18:30
حالا اول شیرین کاریهاشه زینبی بذار به سن ریحانه برسه میخوای قورتش بدی از بس با نمک میشن
9 ماهگیت هم مبارک


لحظه لحظه هاشون زیباست