شیطنت و بازیگوشی کوثری
این دختر ما خیلی شکمو و هر چیزی که میبینه مثل همه نی نی ها اول با دهنش تست میکنه .........
دختر گلم میخوام یه مورد از غفلت های خودم و شکمو بودن شما رو تعریف کنم باید بگم خدا رو شکر که اتفاق بدی برات نیافتاد ..............امروز داشتیم غذا میخوردیم که شما بیدار شدی از دور ما رو نگاه میکردی اما تنبلیت گل کرده بود و نمیومدی جلو خلاصه آخر های غذا بالاخره اومدی پیشمون و میخواستی شیشه سس رو برداری ما هم از جلوت جمعش کردیم من و بابایی غذای تند خیلی دوست داریم و با غذا حتما فلفل میخوریم امروز هم همینطور خلاصه غذا رو که خوردیم بابا بلند شد که بره سر کار آخه خیلی کار داشت مجبور بود زودتر بره ......خلاصه بابا رفت دم در و منم ظرف غذا رو برداشتم و رفتم دم در که به بابا چیزی بگ زود اومدم پیشت دیدیم داری با شیشه سس بازی میکنی زود پریدم به طرفت بله شما سر شیشه رو توی دهنت کرده بودی و سوزش دهنت شروع شد ..........الهی بمیرم برات همش هه هه میکردی هوف هوف و شیف شیف این صداها رو از خودت در میواوردی و شکل صورتت رو عجیب غریب میکردی زود رفتم دهنت رو شستم ولی شما همچنان دهنت میسوخت از سوزش یکدفعه یه جیغ طولانی هم زدی ولی گریه نمیکردی منم هم خنده ام گرفته بود هم دلم برات میسوخت خلاصه بهت سیب دادم که خوی بشی و زود اثر کرد و آروم شدی خلاصه بعدش یادم می افتاد خنده ام میگرفت عزیزم ببخشید تقصیر من بود که یادم رفت از جلوت بر دارم......................
اینم عکس هایی که موقع بازی ازت گرفتم