شب گردی

  سلام گلم منو ببخش که دیر به دیر آپ میکنم............

از دیشب بگم برات ............اول باید بگم یه چند روزی هست که شما به هم ریخته ای گاهی اوقات تب مختصری داری گاهی بهانه میگیری و مدام گریه میکنی یک بار هم استفراغ زیادی کردی نمی دونم چه کارت شده آزمایش ادار هم ازت گرفتم که مبادا دوباره عفونتت برگشته که خدا رو شکر خبری نبود. خلاصه مدام بغلم هستی چون همش بهانه و ناله خوابیدنت هم اصلا خوب نیست هی بیدار میشی البته الان خیلی راحت و خوب خوابیدی نمیدونم چی شده اما تب که نداری خدا رو شکر آروم خوابیدی ولی دو شب قبل مخصوصا دیشب همش مدام بیدار میشدی و جیغ میکشیدی هر نیم ساعت ربع ساعت و هی تو خواب از این دست به اون دست میشیدی حتی بعضی وقت ها همون خیز گربه ای که تو بیداری انجام میدی رو هم انجام میدادی من که واقعا تعجب زده بهت نگاه میکردم که تو چکارت شده داری این کارا رو انجام میدی خلاصه دیشب هی تو بیدار و منم بیدار که خیلی خسته شده بودم یکدفعه نمیدونم ساعت چند بود بیدار شدم دیدم داری با صورتم بازی میکنی اومدم نگاهت کنم دیدم کنارم نیستی بالای سرمی بلند شدم دیدم بله خانوم خانوم ها یه سری هم به لب تاب زدی و جای لبهات که میخواستی لب تاب رو بخوری رو در لب تاب مونده بود خلاصه موس یه طرف پرت بود لب تاب رو که نتونسته بودی تکون بدی فقط مزه کرده بودیش و مودم هم گم و گور بود بعدم که اومده بودی سراغ من ............بلندت کردم خوابوندمت سر جات بالای سرت هم یه بالشت گذاشتم و تو خوابیدی منم خوابیدم و تا الان......................................

این عکس ها هم مربوط به بی خوابی شما هست

طبق معمول شارژر لب تاب از دست شما آسایش نداره

ببین از بس خوابت هم میاد دور چشم هات قرمز شده

راستی این بلوز قشنگ رو که عکش یک خانواده روش کلاژ شده یکی از صد ها هدیه هایی خاله جون مصی به شماست دستش درد نکنه ایشاالله واسه ثنا جون جبران کنیم

بوس به عالمه واسه خاله مصی