کوثرکوثر، تا این لحظه: 13 سال و 28 روز سن داره

کوثری عشق مامان و بابا

بازم دست زدنت

1390/8/10 22:30
نویسنده : زینب فتوحی
319 بازدید
اشتراک گذاری

عزیزم همون دیشب یه عالمه دست زدی هی بهت میگفتم دست بزن و شما هم زودی دست میزدی بابایی صوت میزد شما دست میزدی از تلوزیون آهنگ پخش میشد تند دست میزدی میگفتم لای لای لای بازم دست میزدی خلاصه خیلی هم نوا شدی بلا.............


امروز از صبح می خواستم بیام مطلب بنویسم نمی شد هی حالم گرفته میشد اینترنت قطع بود و همش خرابکاری بود از صبح ...................................

آقا بهروز ببخشید که دیر اومدم ازتون تشکر کنم

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (2)

دایی پسقلی
11 آبان 90 18:06
این چه حرفیه خانوم فتوحی. شما و کوثر جون و مهدی آقا بیشتر از این حرفا و کارا واسه همه ما عزیزید. همیشه به یاد همگی تون هستیم. موفق و موید باشید.
دایی پسقلی
12 آبان 90 8:00
سر سفره عقد ، حاج آقا: عروس خانم برای مرتبه سوم میپرسم ، وکیلم ؟
عروس: پـَـ نـَـ پـَـ با منصور قرار دارم میخوام برم

***************************
بیرون دفتر فرماندم واستادم .دفترچه مرخصی تو دستم. امده بیرون میگه مرخصی میخوای؟گفتم :
پـَـ نـَـ پـَـ دلم تنگ شده بود امدم یه سر ببینمتو برم آسایشگاه

***************************
همسایمون عروسی داشتن .دوستم خونمون بود هی سروصداشون میومد.دوستم گفت عروسیه؟
پـَـ نـَـ پـَـ همسایمون سرخ پوسته مراسم خاص خودشونه...

***************************
رفیقم اومده خونمون! وضو گرفته میخواد نماز بخونه!می پرسه قبله کدوم طرفه؟!
میگم:میخوای نماز بخونی؟! میگه: پـَـ نـَـ پـَـ میخوام دیش ماهوارتو تنظیم کنم!!!

***************************
پشت در اتاق عمل وایستادم منتظر دکترم که برم برای زایمان... پرستاره اومده نگام میکنه میگه زاءو شمایی؟... میگم پـَـ نـَـ پـَـ خواهرمه.. ترسیده منو فرستاده جاش!!!!...

***************************
تو اتوبوس از رو صندلی پا شدم جامو بدم یه پیرمرده میگه پا شدی من بشینم؟
پـَـ نـَـ پـَـ پا شدم با میله های اتوبوس استریپ تیز برقصم شما مسافرا تا مقصد حال کنین

***************************
تو اتاق نمونه گیری آزمایشگاه به مریضه میگم : سابقه بیماری خاصی داری ، میگه :
واسه صحت جوابای آزمایشم میپرسی؟ میگم پـَـ نـَـ پـَـ خواستم بدونم اگه واقعا مریضی سر نماز
دعات کنم خدا شفات بده!!!!!!!!!

***************************
ساعت 8 صبح كلاس داریم .منم خمیازه میكشم و دهنم یه متر باز میشه .
استاد میگه چیه خوابت میاد؟ پـَـ نـَـ پـَـ میخوام بخورمت
***************************
تو ایستگاه متروی آزادی یکی ازم پرسید اینجا آخرشه؟ منم گفتم پـَـ نـَـ پـَـ نیم
ساعت برای ناهار و نماز نگه داشته بعد دوباره راه میوفته
***************************
مراسم تدفین بابا بزرگم بود یارو اومده میگه پدر بزرگتو دارین خاک میکنین؟
گفتم پـَـ نـَـ پـَـ بذرشو داریم میکاریم اب بدیم سبز کنه بعد یه بابا بزرگه دیگه در بیاد
***************************
سره کلاس دستمو بردم بالا سوال کنم.استاده میپرسه سوال داری؟؟؟
میگم پـَـ نـَـ پـَـ میخواستم بینم کولر باد میده یا نه که خداروشکر حل شد!!
***************************
تو توالت بودم و تو حال خودم.. یک هو یکی محکم زد به در …. گفتم بله ..
دیدم داداشمه میگه اه تو اونجایی !!! گفتم پـَـ نـَـ پـَـ این صدای منشی توالته ..
لطفا بعد از شنیدن بوق بفرمایین داخل.

***************************
وسط جاده خلخال زنجان پنچری ماشینمو می گرفتم یه آقاه رسید گفت پنچر شدی؟
گفتم پـَـ نـَـ پـَـ لاستیکم گرمش شد در آوردم هوا بخوره!!!!!
گزارشگر فوتبال میگه محمد قاضی یه بازیکن دو پاست.
پـَـ نـَـ پـَـ ما فکر کردیم چهار پاست، تازه شاخ هم میزنه!
***************************
اومدم یه سوسکو تو آشپزخونه بکشم ... رفیقم می گه : می خوای بکشیش ؟
گفتم پـَـ نـَـ پـَـ می خوام باهاش وارده مذاکره بشم اجاره خونه رو شریکی بدیم
***************************
من : سلام علی خوبی ؟ علی : سلام ،شما ؟ من : آرمینم . علی : اٍ
آرمین تویی ؟ من : پـَـ نـَـ پـَـ راهنمای 473 ، بفـــرمائید! .

***************************
بچه رو از بیمارستان آوردیم خونه بعد خوابوندیمش. فک و فامیل اومدن عیادت. یکی میگه ای جان بچه خوابه؟
پـَـ نـَـ پـَـ گذاشتیم شارژ بشه آخه گفتن اولش که میخواین شارژ کنین چند ساعت خاموشش کنین!!!
***************************
رفتم سوپر مارکت میگم اقا ببخشید یه لامپ100محبت کنین. اورده تست کرده میگه میبری؟
میگم پـَـ نـَـ پـَـ همین جا میخورم!!!!
***************************
دیروز یه حلزون پیدا کردم به دادشم نشون دادم میگم ببین چه خشکله.میگه اینو از تو باغچه پیدا کردی؟
پـَـ نـَـ پـَـ این حلرزون گوشمه.جاش تنگ بود اون تو آوردمشون بیرون یه نفسی تازه کنه


مرسی خیلی باحال بود خندیدیم