کوثرکوثر، تا این لحظه: 13 سال و 2 روز سن داره

کوثری عشق مامان و بابا

شرح احوالات

1390/7/26 0:27
نویسنده : زینب فتوحی
515 بازدید
اشتراک گذاری

بازم میخوام از کارهی که انجام میدی بگم اول یه کار جدید و جالب که 1 هفته یاد گرفتی

جدیدا یادگرفتی دست بدی قبلا هر وقت دستم رو به طرفت دراز میکردم تو هم دستهات رو باز میکردی و با طرف من میگرفتی اما الان وقتی بهت میگم کوثر دست بده دست راستت رو قشنگ و مردونه میاری جلو و دست میدی خیلی باحاله بقیه کلی با این کارت حال میکتت هی بهت میگن دست بده و شما هم که خسته نمیشی هی بهشون دست میدی ..........

اوایل تولدت قصد نداشتم هیچ وقت از روروک برات استفاده کنم چون خیلی جاها خونده بودم روروک واسه بچه ها خطر ناکه و پیشرفتشون رو عقب میندازه واسه این گفتم بیخیال میشم اما از 5 ماهگی نظرم برگشت آخه اگه روروک بود من به خیلی از کارهام مخصوصا تو آشپزخونه میرسم واسه این الان 2 هفته از روروک استفاده میکنی از همون روز های اول خیلی سریع یاد گرفتی به همه طرف بری و همش عجله میکنی تا به دیوار ها برسی یا به در کمد خوشبختانه چون روروک به در کم گیر میکنه نمیتونی درش رو باز کنی وقتی که خیلی بازی میکتی تو آشپزخونه و دیگه خسته میشی میای پشت سرم و لباس یا شلوار منو میگیری وغر میزنی که برت دارم و بغلت کنم.............

3 هفته پیش که مامان جونی پیشمون بودن یه مهمونی گرفتیم و مامان بزرگ و پدر بزرگ باباجون رو دعوت کردیم با خاله اش و خاله مادر بزرگ و مامان بزرگ و پدر بزرگ خودت رو دعوت کردیم خلاصه نهار خوردیم و شما هم کلی با همه خندیدی و موقع خواب که شد آقایون رفت که بخوابن و شما هم شیطون بازیت گل کرد و مدام جیغ میزدی و میدیدی بقیه دارن بهت میخندن انگار بدتر میکردی و الکی جیغ میزدی و میخندیدی همه از تعجب مات مونده بودن که اولا این جیغ ها از کجات در میاد بعدشم اصلا واسه چی جیغ میزنی و میخندی خلاصه با صدای شما که نیم ساعت مدام  آتیش سوزوندی کسی نتونتست بخوابه و بعد هم خودت با خیال راحت خوابیدی ...................

واکسن 6 ماهگیت بدترین واکسنت بود بعد از اون مریض شدی و شبها مدام تو خواب جیغ میزدی و گریه میکردی و خوشبختانه بعد از 3 روز کمی حالت بهتر شد مامان جون خیلی برات غصه میخورد پاهات که درد میکرد به خاطر واکست رو حوله گرم گذاشت و خوب شد الهی شکر که خوب شدی.............

وقتی اومدیم تو این خونه نزدیک به 2 هفته بود کتابت رو ندیده بودی وقتی که بعد از  هفته آوردم بهت نشون دادم از خوشحالی جیغ میزدی و میخندیدی کتابت رو بادت نرفته بود و هنوز هم بهش علاقه داشتی................

روز شنبه برای کوتاه کردن مو خیلی خوبه مامان جون وقتی اینجا بود جلوی سرت رو کوتاه کردی و مثل گردو شدی خیلی بامزه شده بودی صورتت گرد تر شده بود............

بلند کردن هر چیزی حتی سنگین هم که باشه واسه شما کار راحتیه از کیف مامان جون بگیر که خیلی سنگین بود تا وان آب که وقتی میخواستیم تو حمام بلندت کنیم اون رو هم باخودت بلند میکردی خلاصه خیلی زورت زیاده اگه پسر بودی وزنه بردار خوبی می شدی...............

راجع به نی نی های دیگه بگم که شما اصلا علاقه خاصی به نی نی های دیگه نداری و حتی وقتی گریه می کنن از صدای اون ها هم میترسی از عرشیا پسر عمه ات که  ماه ازت کوچک تره خیلی میترسی اصلا از بچه های هم قد خودت خوشت نمیاد..............با حیونها هم اینجوری هستی فقط گاهی نگاهشون میکنی و بی تفاوتی نسبت بهشون برعکس از درخت گل تلوزیون لب تاب کنترل آکواریوم و ماهی خیلی خوشت میاد...................

و همینطور خودت رو به اشیا میگیری و می ایستی و تو این حالت خیلی راحتی همش دوست داری دستت رو به پشتی بگیری و وایستی....................

 اینم مختصری از کارها و احوالاتت

عزیزم همیشه سالم و زنده باشی واسه همه نی نی ها دعا کن

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

دايي پسقلي
26 مهر 90 4:16
عجبــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــا چيزي ديگه چا نموند خانوم فتوحي ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ بابا خوب زور زيادي داره كوثر جون ميخواد يه جوري خرجشون كنه...... ول كنين بچه رو ... بزارين كيف بچگي خودشو ببره......( بچه هم ...بچه هاي قديم ) والا من كه هر چي يادم مياد همچين كارايي تو خواب هم نميكردم... چه برسه به بيداريش.......... ------------------------ --------- به هر حال هر وقت اين مطلبو خوندين يه اسپند واسه كوثر جون دود كنين.. حتماَ: ايشالله كه سالم و سلامت باشه.. منم چند روز ديگه كه برگردم. چند تا از عكساي اولين روز مدرسه رفتن پسقلي رو با اون لباساي قشنگش واستون ميل ميكنم. X
مامان باران
26 مهر 90 13:51
کی میشه عکسای راه رفتنتو ببینیم خاله تا می تونی آتیش ببارون و از بچگیت استفاده کن
مامان طاها
27 مهر 90 8:27
چه خوردنی شدی خاله جون.
هر کی نگه ماشاالله سوراخ سوراخ شه والا.


خیلی لطف دارین ممنون