کوثر و جارو دستی
سلام دختر گلم دیشب زنگیدم به بابایی و بهش گفتم یه جارو روفرشی از این دستی های ساده بگیره که هی من مجبور نباشم مدام جارو برقی بکشم ماشاالله شما که به هیچی رحم نمیکنی نمیدونم چطوری همه جا زود کثیف میشه دیگه کم آوردم خلاصه بابایی یه جارو دستی روفرشی شکل به کفش دوزک خوشگل گرفته بود منم همون موقع کشیدم رو فرش ببینم خوبه یا شما هم کاملا منو نگاه میکردی ببینی چه کار میکنم بعد ولش کردم تو هم کنارم نشسته بودی تا دستم رو از روش برداشتم دیدم تو هم اونو گرفتی کار منو تکرار کردی و همینججوری اونو روی فرش میکشیدی من و بابایی هم تا شما رو دیدیم با هم زدیم زیر خنده ولی شما همچنان به کارت ادامه میدادی الهی قربون دختر باهوشم بشم.....چند ماهه که سر س...