کوثر و کتاب لالایی
کوثر گلم کتاب لالاییش رو خیلی دوست داره وقتی که حوصله اش سر میره یا میخواد بخوابه کتابش رو به دستش می دم دیگه نق نمی زنه یا میخورتش که مدام از دهنش میکشم و یا بهش میگم نه که خودش از دهنش بیرون میاره و یا به عکس رو جلدش نگاه میکنه و باهاش حرف میزنه و منم موقع خواب کتاب رو براش ورق میزنم و میخونم اونم با دقت گوش میده و یه نگاه به کتاب میندازه و یه نگاه به من ای قربونت برم من عسلم ککه اینقدر با هوشی ...