کوثری عشق مامان و بابا

با تشکر از مامان محمد طاها جون که یه عکس زیبا برامون درست کرد. ببخشید اگه دیر گذاشتم تو وبلاگ و دیر ازتون تشکر کردم     این هم تقدیم به محمد طاها و مامان جونش ...

کوثر از نگاه تصویر     ...

اینجا کوثر 15 روزش هست و لباسش  تا روی زانوش هست و اینجا کوثر خانوم بزرگ شده و لباس اندازه اش نیست ...

سلام گلم حتما می پرسی این چیه دور سرت؟ داشتم لباستون رو عوض می کردم . اومدم پیراهن رو در آوردم و همینجوری از سرت جدا نکردم رفتم برات لباس بیارم برگشتم دیدم به رو شکم برگشتی و پیراهنت رو سرت باقی مونده خیلی جالب شده بود مثل هندی ها شده بودی منم که شدم عکاس حرفه ای شما زود دوربین رو در آوردم و ازت عکس گرفتم......... .   ...

کوثر از نگاه تصویر     ...

عزیزدلم اگه ما نیستیم کنارت تا بزرگ شدنت رو بهت تبریک بگیم از راه دور می بوسیمت و به یادت هستیم       ...

حیفم اومد این عکس رونگذارم خیلی ناز خوابیدی فدات بشم کاش همه نی نی های دنیا به این راحتی میتونستن بخوابن خدایا شکرت................... ...

این جا هی باد میزد زیر دستمال سرت و پشتش میرفت بالا هیلی باحال میشد   تو خونه یه روز ظهر شما اونقدر جیغ میزدی و اذیت میکردی نگذاشتی مامان بابا بخواین مامان و کوثر   اینجا یه شب رفتیم پارک بالای شهر و تو اون ارتفاع ازتون عکس گفتیم خیلی ناز شدی     ...

با هم رفتیم باغ شما از دیدن اون همه درخت که برگ هاش با باد تکون میخورد تعجب میکردی و نمی دونستی چه طور نگاهشون کنی اونقدر محو تماشای انگور های بالای سرت بودی که داشتی تو بغلم وا میرفتی خودت رو از عقب خم میکردی و میخواستی بالا سرت رو نیگاه کنی خیلی همه چیز برات هیجان انگیز بود هوای تازه پوست نازت رو نوازش میکرد و شما هم شاد بودی تو اون هوا .........................                   ...

عزیز دلم وقتی میریم مفازه باباجون شما کلی کیف میکنی در و دیوار پر از رنگ و عکس های رنگ و وارنگ که اونقدر نیگاه میکنی که سرت گیج میره از همه بیشتر لیست قیمت بابا جون رو دوست داری که اون دفعه از رو دیوار کندیش و پاره کردی از بس که میخواستی خونه های رنگیش رو بکنی و بگیری آخر هم از رو دویار کندیش دلت خنک شد الان هم هر دفعه که وارد مغازه میشم اول همون قسمت رو نیگاه میکنی و میخوای به اون طرف حمله کنی....................... موس بابا جون رو هم خیلی دوست داری آخه نور آبی داره این یه عکس از دخمل که داره واسه باباجون طراحی کامپیوتری میکنه..........   اینم یه عکس از کوثر و باباجون که بابایی تو آینه از خودشون گرفته ...